به گزارش شادمان، سالمندان با افزایش امید به زندگی سریعترین رشد را بین گروههای جمعیتی دارند. تعداد افراد بیش از ۶۰ سال از ۱۱درصد در سال ۲۰۰۶ به ۲۲درصد در سال ۲۰۵۰ خواهد رسید. در آن هنگام برای اولینبار در تاریخ، تعداد سالمندان از کودکان زیر ۱۴سال بیشتر خواهد شد [1]. رشد سالمندی در کشورهای درحالتوسعه بیشتر از کشورهای پیشرفته است؛ تا سال ۲۰۵۰، ۷۹درصد سالمندان جهان در این کشورها خواهند زیست [3،۲]. در حال حاضر، بیش از نیمی از جمعیت جهان در شهرها زندگی میکنند و تعداد آنها روبهافزایش است [5،۴]. رشد جمعیت شهری در کشورهای درحالتوسعه بیشتر است. پیشبینی میشود تا سال ۲۰۳۰ سهپنجم جمعیت جهان در این شهرها خواهند زیست [6].
بر اساس آخرین نتایج سرشماری در ایران (۱۳۹۵)، جمعیت افراد ۶۰ سال و بیشتر از آن ۹درصد است که ۷ میلیون نفر را شامل میشود. بنابراین، ایران نیز مانند کشورهای دیگر در حال تغییر الگوی جمعیتی به سمت پیرشدن است [7]. فرایند ایجاد محیطهای دوستدار سالمند از چالشهای کلیدی سیاستگذاران در سطح بینالمللی است [6]. گرچه چالشها و فرصتهایی که با روند گسترش شهرنشینی و سالمندشدن جمعیت پیش میآید، بهتفکیک بررسی شده است، به آثار آنها روی یکدیگر آنچنان که باید توجه نشده است. تغییرات دو این متغیر جمعیتشناختی (شهرنشینی و سالمند شدن جمعیت) بر بسیاری از جنبههای سلامت سالمندان اثر خواهد گذاشت [8].
سازمان بهداشت جهانی از جمله مجامعی است که همواره با نگاهی جهانشمول به موضوع سالمندی نگریسته و دولتها را ترغیب کرده است در سیاستهای خردوکلان خود به آن توجه کنند. این سازمان در سال ۲۰۰۷ پروژه تعیین شهرهای دوستدار سالمند را در ۳۳ شهر از ۲۲ کشور دنیا به اجرا درآورده است. بر اساس رویکرد سازمان بهداشت جهانی، شهرهای دوستدار سالمند شامل آن دسته از فضاهای شهری میشوند که توزیع خدمات عمومی در آنها به گونهای است که حداکثر تناسب با نیازها و محدودیتهای افراد سالمند را دارد. بر اساس این تعریف، خدمات حملونقل، امور اداری، شبکههای مخابراتی و ارتباطات رسانهای، ساختوساز اماکن و طراحی معماری شهری و خدمات فرهنگی و بهداشتی به شکلی ارائه میشود که افراد سالمند بدون وابستگی یا با دریافت حداقل کمک از دیگران، بتوانند از این امکانات بهرهمند شوند. علاوه بر این، در چنین شهرهایی توجه به نیازهای افراد سالخورده به مثابه ضرورتی در شاخصهای فرهنگی و تعاملات بین فردی، مدنظر قرار میگیرد [10،۹].
این طرح بر اساس چکلیستی اجرا شد که شامل معیارهای اساسی در طراحی خدمات شهری بود. اشخاص یا گروههایی که قصد دارند شهر خود را به منظور بهرهمندی افراد سالخورده مناسبسازی کنند، میتوانند از این ابزار استفاده کنند. کارآمدی این چکلیست به مشارکت کامل افراد سالمند در تکمیل آن نیازمند است. سالمندان درباره چگونگی انطباق مشخصات این چکلیست با تجاربشان در زمینه تسهیلات و محدودیتهای مناطق شهری، توضیحات لازم را ارائه خواهند داد. آنها همچنین باید در ارائه پیشنهادهایی برای ایجاد تغییرات در روند اجرای برنامهها و چگونگی نظارت بر پیشرفتهای حاصلشده، نقش فعالی ایفا کنند [11]. این چکلیست که شامل ۸ محور (فضاهای بیرونی و ساختمانها، نقلوانتقال، مسکن، مشارکت اجتماعی، احترام و به حساب آورده شدن از لحاظ اجتماعی، مشارکت مدنی و اشتغال، ارتباطات و اطلاعات و خدمات بهداشتی و عمومی) و ۸۴ شاخص بود، دو بار دیگر در سال های ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ بازنگری شد و در نهایت به ۴ محور و ۲۱ شاخص خلاصه شد: ۱٫ محیط فیزیکی: فضاهای بیرونی و ساختمانها، مسکن و نقلوانتقال؛ ۲٫ محیط اجتماعی: مشارکت مدنی و اشتغال، احترام و عدممحرومیت اجتماعی، ارتباطات و اطلاعات، مشارکت اجتماعی و خدمات بهداشتی و عمومی؛ ۳٫ دولت: منابع و امنیت اقتصادی؛ ۴٫ سلامت [12].
شرایط زندگی سالمندان مقیم جامعه باید بتواند پاسخگوی تغییرات جسمی، روانی و اجتماعی آنان باشد. هدف اصلی شهرهای دوستدار سالمند، تسهیل فرایند سالمندی فعال است [13]. جامعه ما همچون بسیاری از جوامع دنیا ظرف چند دهه اخیر تحولات چشمگیری را از نظر رشد جمعیت و تغییر ساختارهای اجتماعی، سیاسی، علمی و فرهنگی تجربه کرده است. بیتردید، بهرهمندی از آثار و نتایج این تحولات زمانی میسر خواهد بود که در تمامی بخشهای کشور، دگرگونیهای متناسب با نیازهای روز جامعه به وقوع بپیوندد.
در کشور ما تحقیقات کمی در این زمینه صورت گرفته است؛ از جمله در دو مطالعه در مشهد، این شاخصها در سالمندان و مدیران با استفاده از چکلیست سازمان بهداشت جهانی (۲۰۰۷) مقایسه شده است [15،۱۴]. در مطالعات دیگری گامهای آغازین تحقق شهرهای دوستدار سالمند در تهران [16] و ارتباط طراحی شهرهای دوستدار سالمند با سلامت روان بررسی شده است [17]. در حال حاضر، علاوه بر تهران ، چندین شهر دیگر از جمله شیراز، کرمان، گرگان، گناباد و غیره، پیشگام اجرای طرح شهر دوستدار سالمند شدهاند. هرچند حل این مسئله کلان، یعنی توسعه زیرساختها و امکانات شهری و بهینهسازی آنها برای استفاده هرچه بهتر افراد معلول و سالمند، تنها با اجرای طرح پژوهشی مقدور نخواهد بود. امید است نتایج این بررسی در زمینه تشخیص کاستیها و اتخاذ راهکارهای عملی برای توسعه امکانات شهری، مفید واقع شود.
روش مطالعه
در این مطالعه توصیفیتحلیلی، پژوهشگر بعد از گرفتن مجوز از کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی مازندران (IR.Mazums.REC.95-2310) به مراکز مرتبط با سالمندی شامل شهرداری، سازمان بهزیستی، کمیته امداد امام خمینی (ره)، معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی، مراکز بهداشت، تربیت بدنی، صدا و سیما، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی، اداره مسکن و شهرسازی، اداره راه و شهرسازی و اداره دادگستری و شورای شهر مراجعه کرد و با روش نمونهگیری سرشماری دیدگاه تمامی رؤسا، معاونان و مدیران را بررسی کرد. جامعه پژوهش برای سالمندان، همه سالمندان شهر ساری بود. معیار ورود سالمندان، ۶۰ساله بودن و بیشتر و توانایی پاسخگویی به سؤالات بود. معیار خروج، علاقهنداشتن به همکاری بود.
بر اساس آخرین سرشماری، جمعیت شهر ساری ۳۰۹ هزار و ۸۲۰ نفر است [18]. با توجه به اینکه سالمندان ۱۰درصد جمعیت شهر را تشکیل میدهند [19]، بر اساس جدول مورگان حجم نمونه ۳۷۹ نفر محاسبه شد. برای دسترسی به سالمندان از پایگاههای پزشک خانواده استفاده شد. در حال حاضر ۱۲۰ پزشک خانواده در ساری مشغول به کار هستند. پس از تهیه نام و آدرس آنها، ۲۴ پزشک با استفاده از جدول اعداد تصادفی و به روش سهمیهای از مناطق سهگانه شهر انتخاب و با سالمندان تحت پوشش آنها مصاحبه شد.
ابزار گردآوری اطلاعات، شامل مشخصات جمعیت شناختی و چکلیست سازمان بهداشت جهانی (۲۰۱۳) با ۲۱ شاخص بود که در اکثر شاخصها با طیف لیکرت پنجگزینهای (بسیار خوب، خوب، بد، بسیار بد و نمیدانم) پرسیده شد. پس از کسب اجازه از سازمان بهداشت جهانی، دو فرد مسلط به زبان فارسی و انگلیسی خارج از گروه تحقیق روند ترجمهباز ترجمه را انجام دادند و روش اعتبار محتوا تأیید شد [20]. شش سالمند با سطح سواد متفاوت (بیسواد، ابتدایی و متوسطه) سادگی و دشواری پرسشنامه را ارزیابی و تأیید کردند. پایایی پرسشنامه با آلفای کرونباخ ۷۶/۰ تعیین شد. دادهها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار، درصد فراوانی) و استنباطی (آزمون گاما) و SPSS نسخه ۲۱تحلیل شد.
یافتهها
از ۵۷ مدیر بررسیشده ۲۲/۸درصد (۱۳ نفر) زن و ۷۷/۲درصد (۴۴ نفر) مرد بودند. از ۳۷۹ سالمند بررسیشده ۶۴/۹درصد (۲۴۶ نفر) زن و ۳۵/۱درصد (۱۳۳ نفر) مرد بودند. میانگین سنی مدیران ۵/۳۷±۳۹/۸۷ (حداقل ۳۰ و حداکثر ۵۱، میانه ۴۰ و با ۹۵درصد فاصله اطمینان ۳۸/۳۶ تا ۴۱/۲۱) بود. میانگین سنی سالمندان ۸/۲۵±۶۸/۳۱ (حداقل ۶۰ و حداکثر ۸۹، میانه ۶۵ و با ۹۵درصد فاصله اطمینان ۶۷/۴۷ تا ۶۹/۱۴) بود.
از نظر وضعیت درآمد، ۵۷/۵درصد سالمندان تحت مطالعه (۲۱۸ نفر)، درآمد کمتر از هزینهکرد، ۳۸/۳درصد (۱۴۵ نفر) درآمد برابر با هزینهکرد و ۴/۲درصد (۱۶ نفر) درآمد بیشتر از هزینهکرد داشتند. از نظر میزان تحصیلات، ۲۹/۳درصد (۱۱۱ نفر) بیسواد، ۳۸/۵درصد (۱۴۶ نفر) زیردیپلم و ۱۸/۵درصد (۷۰ نفر) دیپلم و ۱۳/۷درصد (۵۲ نفر) بالاتر از دیپلم بودند.
از نظر همراهان زندگی، اکثریت سالمندان تحت مطالعه (۵۰/۱درصد، ۱۹۰ نفر) با همسر، ۱۹/۸درصد (۷۵ نفر) با همسر و فرزند، ۱۷/۴درصد (۶۶ نفر) با فرزند و ۱۲/۷درصد (۴۸ نفر)تنها زندگی میکردند. از نظر وضعیت عملکرد، ۸۸/۴ درصد (۳۳۵ نفر) مستقل و ۱۱/۶درصد (۴۴ نفر) وابسته بودند و به کمک دیگران نیاز داشتند. در جداول شماره ۱ تا ۲۱ بهتفکیک مقایسه نگرش سالمندان و مدیران به ۲۱ شاخص سازمان بهداشت جهانی آورده شده است.
منبع: سالمند