سالمندی دورهای از زندگی است که از ۶۰سالگی شروع میشود و دو چالش مهم اجتنابناپذیر به همراه دارد. اول چالش جسمانی، دوم چالش روانی.
سالمندی و بهزیستی در روانشناسی مثبت گرا
بیشتر مردم تمایل دارند عمر طولانی داشته باشند اما از فکرکردن درباره سالمندی حذر میکنند. سالمندی فرایندی زیستی است که تمام موجودات زنده از جمله انسان آن را تجربه میکنند. سالمندی دورهای از زندگی است که از ۶۰سالگی شروع میشود و دو چالش مهم اجتنابناپذیر به همراه دارد: اول چالش جسمانی، دوم چالش روانی که از نیاز برای غلبهکردن بر انگ سالمندی و حفظ عزت نفس، تسلط و شایستگی ناشی میشود. افزایش چشمگیر جمعیت سالمندان در جهان و ایران اهمیت قشر سالمند را در جامعه ما بیش از پیش مطرح و لزوم پژوهش در این زمینه را آشکار میکند. تحقیقاتی که در ایران در زمینه سالمندی انجام شده است، جدید و بسیار محدود است و بر اساس آن، سالمندی غالباً در مفهوم سلامت فیزیکی بررسی شده است. با وجود رشد جمعیت سالمند هنوز بر نیازهای سالمندان به عنوان گروه آسیبپذیر جامعه تمرکز نشده است.
تأثیر مثبت نگری بر بهزیستی در سالمندی
منظور از بهزیستی در روانشناسی مثبتگرا افزایش میزان شکوفایی در زندگی خود و دیگران است. بهزیستی روانشناختی اشاره به حسی از سلامتی دارد که آگاهی کامل از تمامیت و یکپارچگی در تمام جنبههای فرد را شامل میشود. بهزیستی روانشناختی هم مؤلفههای عاطفی و هم مؤلفههای شناختی دارد. افراد با احساس بهزیستی زیاد، به طور عمدهای هیجانات مثبت را تجربه میکنند و از حوادث و وقایع پیرامون خود ارزیابی مثبتی دارند؛ در حالیکه افراد با احساس بهزیستی کم، حوادث و موقعیتهای زندگیشان را نامطلوب ارزیابی میکنند و بیشتر هیجانات منفی را تجربه میکنند. بهزیستی روانشناختی بر کنترل بیماریها و واکنشپذیری افراد در مقابل مشکلات کمک میکند. بنابراین سالمندانی که در آنان بهزیستی روانشناختی ارتقا پیدا کند، جو سالمی را برای رشد و پرورش خود تأمین میکنند تا در آن جو، به رشد و استقلال برسند.
استرس و خطر ایجاد بیماریها کارل ریف شش مؤلفه برای بهزیستی روانشناختی توضیح داده است که شامل خودپذیری، ارتباط مثبت با دیگران، خودمختاری، تسلط بر محیط، هدفمندی در زندگی و رشد شخصی میشود. الزامات بسیار زیاد مانند تشکیل خانواده، باعث استرس میشود. الزامات بسیار کم مانند بازنشستگی نیز منجر به استرس می شود. هرگاه الزامات وارده به اندازهای باشد که بتوان با آن مقابله کرد، آنگاه استرس در زندگی به طور مؤثری مدیریت خواهد شد. استرس بیش از حد باعث بیماریهای روانتنی بسیاری از جمله سرطان، التهاب، آسم، بیماریهای قلبی و غیره میشود. فشار روانی از طریق کاهش لنفوسیتهای T، کارایی دستگاه ایمنی را کاهش میدهد که در نتیجه در مقابل بیماریها آسیبپذیرتر میشود .
مدیریت استرس در سالمندی دونالد مایکنبام عنوان میکند افراد با تمرین چیزی که معتقدند اتفاق می افتد، در واقع قبل، بعد و همچنین در طی آن رویداد استرسزا می توانند خود را برای استرس آماده کنند. رویارویی با مقادیر کم و مطمئن استرس تصوری میتواند باعث ایمنسازی بشود. گاهی نمیتوان استرس را از میان برداشت، بلکه باید آن را کاهش داد یا تحمل کرد؛ به عبارتی آن را مدیریت کرد. از سوی دیگر، افراد برای مدیریت یا مقابله با استرسهای خود به مهارتهایی نیاز دارند تا بتوانند اثر استرس را کاهش دهند. چنانچه استرس مدیریت و مهارتهای مقابلهای مؤثر فراهم شود، سالمند قادر خواهد بود با نیازها و چالشهای زندگی خود به شیوه مؤثری کنار بیاید. یافته ها حاکی از این است که افرادی که حمایت اجتماعی بیشتری دریافت میکنند، تنظیم روانی بهتری دارند. بنابراین میتوان گفت حمایت اجتماعی، منبع مهم خارجیای برای مقابله با عوامل استرسزاست. هدف از دستاوردهای علمی بشر فقط افزایش امید به زندگی در انسانها نیست، بلکه افزایش طول عمر انسان، به ویژه سالمندان، وقتی مفید است که بتوانیم سالمندی پویا را تجربه کنیم، یعنی کیفیت زندگی سالمند نیز همپای کمیت آن افزایش پیدا کند. توجه به نگرشهای مثبت در مشاوره ، رواندرمانی و روانشناسی موضوعی رایج تلقی میشود.
تأثیر حمایت اجتماعی و بهزیستی سالمندان از جمله مباحث مطرح در حوزه نگرش مثبت، بهزیستی روانشناختی است که در دهههای اخیر به آن توجه جدی شده است. تحقیقات در حوزه بهزیستی روانشناختی نشان میدهد که نقش مهمی در ارتقای سلامت روان خانواده مبتنی بر ارتقای مواردی همچون مهارتهای تسلط بر جهان پیرامون، داشتن معنا در زندگی، احساس استقلال و برقراری ارتباط مثبت با دیگران دارد. شماری از مطالعات نشان میدهد که حمایت اجتماعی با پیامدهای بهداشتیتر رابطه دارند. این موضوعی است که محققان زیادی به آن توجه کردهاند. همچنین حمایت اجتماعی بر سلامتی و بهزیستی تأثیرگذار است. منظور از حمایت اجتماعی فقط تعداد روابط اجتماعی نیست، بلکه کیفیت این روابط نیز اهمیت دارد؛ اینکه فرد بتواند مسائلش را بهراحتی با پدر، مادر و اعضای خانواده خود در میان بگذارد. پیوندهای بینفردی میتواند سلامتی را ارتقا دهد. این پیوندها باعث میشود شخص به دلیل داشتناسترس آسیب نبیند، در برابر بیماریها کمتر آسیبپذیر باشد و رژیمهای درمانی خود را رعایت کند. حمایت اجتماعی از بسیاری جهات نوعی مساعدت در کنار آمدن است. برای مثال، ویلیامز و همکاران به طور متوسط ۹ سال درباره تقریباً ۱۴۰۰ نفر از بیماران مبتلا به بیماریهای شریانهای قلبی مطالعه کردند و دریافتند بیمارانی که حمایت اجتماعی بیشتری دارند، به طور معناداری مرگومیر کمتری داشتند. برای مثال، ازدواج کرده بودند و میتوانستند مسائل خود را با همسرانشان بازگو کنند. این رابطه حتی پس از کنترل متغیرهای جمعیتشناختی و عوامل خطر پزشکی همچنان برقرار بود. این مطالعه و دیگر مطالعات نشان میدهد حمایت اجتماعی میتواند در برابر پیامدهای ناگوار بهداشتی نقش حائل را داشته باشد. بررسیها پیوند غیرخطی بین سن، بهزیستی ذهنی و فرایندهای بین فردی را بیان میکنند که شامل حمایت اجتماعی و تعارض اجتماعی میشود. در این مطالعه برای اندازهگیری بهزیستی روانشناختی از مقیاس رضایت از زندگی استفاده شده است. تحلیل رگرسیون غیرخطی روند معناداری بین سن و رضایت از زندگی نشان میدهد. جوانان در مقایسه با میانسالان رضایت کمتری از زندگی دارند. سالمندان نیز در مقایسه با میانسالان بیشتر از زندگی رضایت دارند. همچنین نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد تعاملات بینفردی منفی پیشبینیکننده مهمی برای بهزیستی در میانسالی و سالمندی هستند. پژوهشها نشان دادهاند گستردگی شبکههای اجتماعی، حمایتهای اجتماعی، تنهایی و نظم زندگی به صورت پایداری با جنبههایی از توانایی شناختی در افراد مسن همراه بوده است.تنهایی کمتر و حمایت اجتماعی بیشتر به طرز چشمگیری با توانایی شناختی بهتر سالمندان ارتباط دارد. همچنین زندگی به تنهایی با حمایت اجتماعی کم، سرعت پردازش اطلاعات را نیز کم میکند. این ارتباطات تا حدودی و نه به طور کامل از نشانههای افسردگی هستند؛ اگرچه برای گرفتن نتیجه علّی نیاز به تحقیقات طولی است. به این ترتیب توسعه مداخلات به منظور کاهش اثر تنهایی و انزوای اجتماعی، افزایش حمایت اجتماعی را پیشنهاد میکند. حمایت اجتماعی علاوه بر اینکه به افزایش رضایت از زندگی در سالمندان کمک میکند، باعث افزایش بهزیستی نیز میشود. تحت شرایط فشارزا و پراسترس حمایت اجتماعی نقش تعدیلکننده و محافظ در مقابل آثار زیانآور فشار را از طریق رساندن حمایت عاطفی و اطلاعاتی تقویت میکنند. این حمایت ممکن است علائم و بیماریهای روانشناختی و جسمی را کمتر کند. تحقیقات نشان دادهاند حمایت عاطفی بیشترین تأثیر را در زندگی سالمندان دارد. گراچا اسگلهادو و همکاران در تحقیق خود با عنوان «تأثیر حمایت اجتماعی بر سلامت روان و بهزیستی روانشناختی در سالمندان» به این نتیجه رسیدند افرادی که حمایت اجتماعی زیادی را درک کرده بودند، سطح بهزیستی روانشناختی بالاتر و سلامت روان بهتری داشتند. در پژوهش دیگری سهم منابع مقابله و الگوهای مقابله با استرس در میان افراد مسن در پی افت عملکرد و سلامت بررسی شده است. نتایج نشان داده است منابع مقابله خودکارآمدی و حمایت اجتماعی و الگوی مقابله فعال سالمندی موفق را پیشبینی میکنند. پژوهش دیگری نشان میدهد خودکارآمدی، استرس ادراکشده و سن، مقابله مسئلهمدار را پیشبینی میکنند. همچنین نتایج تأیید کردند سبک مقابله هیجانمدار با افزایش سن به طور معناداری تغییر میکند. حل مسئله در درجه اول به احساس خودکارآمدی برای حل مسئله برمیگردد و سپس مقابله مسئلهمحور با افزایش سن افزایش پیدا میکند. سالمندی زمان آسیبپذیری خاص برای بیمارهای مزمن همایند است. در این سن بهزیستی روانشناختی کاهش مییابد و این کاهش ممکن است خطر ابتلا به بیماری را تحت تأثیر قرار دهد. کاهش در بهزیستی باعث قرارگرفتن افراد در سطوح بهداشتی پایینتر و آسیب جسمی و روانی بیشتر میشود. به این ترتیب اگر سالمندان قصد دارند در زندگی خود به رشد و بهزیستی برسند، باید راههای مهار یا مقابله کارآمد استرس را در خود پرورش دهند تا به کاهش بیماریهای جسمی و روانی خود کمک کنند و علاوه بر این، برای کنترل مسائل زندگیشان از دیگران کمک بخواهند؛ حتی در سیستم ایمنی بدن نیز سلولهای کمکرسان وجود دارند و به جای سرزنش خود یا عوامل دیگر، مسئولیتها و کنترل اوضاع را با دیگران تقسیم میکنند. با افزایش امید به زندگی و افزایش سریع جمعیت سالمند، مطالعات مربوط به سالمندی ضروری و برای سیاستگذاری های جدید اقتصادی، حمایتی و سلامت جسم و روان لازم است. با توجه به اهمیت عوامل اجتماعی تأثیرگذار بر سلامت و شیوههای کارآمد مدیریت استرس، هدف از این پژوهش پیشبینی رابطه بهزیستی روانشناختی با مؤلفههای مختلف توان مدیریت استرس و حمایت اجتماعی به منظور بررسی موارد ذکرشده در سالمندان نمونه بررسیشده است. از نتایج این مطالعه میتوان برای طراحی آموزشهای مناسب به منظور مدیریت استرس وارده بر سالمندان، برنامهریزی و سیاستگذاری مناسب برای افزایش حمایت اجتماعی سالمندان و بالطبع ارتقای بهزیستی روانشناختی سالمندان استفاده کرد.
استرس و خطر ایجاد بیماریها کارل ریف شش مؤلفه برای بهزیستی روانشناختی توضیح داده است که شامل خودپذیری، ارتباط مثبت با دیگران، خودمختاری، تسلط بر محیط، هدفمندی در زندگی و رشد شخصی میشود. الزامات بسیار زیاد مانند تشکیل خانواده، باعث استرس میشود. الزامات بسیار کم مانند بازنشستگی نیز منجر به استرس می شود. هرگاه الزامات وارده به اندازهای باشد که بتوان با آن مقابله کرد، آنگاه استرس در زندگی به طور مؤثری مدیریت خواهد شد. استرس بیش از حد باعث بیماریهای روانتنی بسیاری از جمله سرطان، التهاب، آسم، بیماریهای قلبی و غیره میشود. فشار روانی از طریق کاهش لنفوسیتهای T، کارایی دستگاه ایمنی را کاهش میدهد که در نتیجه در مقابل بیماریها آسیبپذیرتر میشود .
مدیریت استرس در سالمندی دونالد مایکنبام عنوان میکند افراد با تمرین چیزی که معتقدند اتفاق می افتد، در واقع قبل، بعد و همچنین در طی آن رویداد استرسزا می توانند خود را برای استرس آماده کنند. رویارویی با مقادیر کم و مطمئن استرس تصوری میتواند باعث ایمنسازی بشود. گاهی نمیتوان استرس را از میان برداشت، بلکه باید آن را کاهش داد یا تحمل کرد؛ به عبارتی آن را مدیریت کرد. از سوی دیگر، افراد برای مدیریت یا مقابله با استرسهای خود به مهارتهایی نیاز دارند تا بتوانند اثر استرس را کاهش دهند. چنانچه استرس مدیریت و مهارتهای مقابلهای مؤثر فراهم شود، سالمند قادر خواهد بود با نیازها و چالشهای زندگی خود به شیوه مؤثری کنار بیاید. یافته ها حاکی از این است که افرادی که حمایت اجتماعی بیشتری دریافت میکنند، تنظیم روانی بهتری دارند. بنابراین میتوان گفت حمایت اجتماعی، منبع مهم خارجیای برای مقابله با عوامل استرسزاست. هدف از دستاوردهای علمی بشر فقط افزایش امید به زندگی در انسانها نیست، بلکه افزایش طول عمر انسان، به ویژه سالمندان، وقتی مفید است که بتوانیم سالمندی پویا را تجربه کنیم، یعنی کیفیت زندگی سالمند نیز همپای کمیت آن افزایش پیدا کند. توجه به نگرشهای مثبت در مشاوره ، رواندرمانی و روانشناسی موضوعی رایج تلقی میشود.
تأثیر حمایت اجتماعی و بهزیستی سالمندان از جمله مباحث مطرح در حوزه نگرش مثبت، بهزیستی روانشناختی است که در دهههای اخیر به آن توجه جدی شده است. تحقیقات در حوزه بهزیستی روانشناختی نشان میدهد که نقش مهمی در ارتقای سلامت روان خانواده مبتنی بر ارتقای مواردی همچون مهارتهای تسلط بر جهان پیرامون، داشتن معنا در زندگی، احساس استقلال و برقراری ارتباط مثبت با دیگران دارد. شماری از مطالعات نشان میدهد که حمایت اجتماعی با پیامدهای بهداشتیتر رابطه دارند. این موضوعی است که محققان زیادی به آن توجه کردهاند. همچنین حمایت اجتماعی بر سلامتی و بهزیستی تأثیرگذار است. منظور از حمایت اجتماعی فقط تعداد روابط اجتماعی نیست، بلکه کیفیت این روابط نیز اهمیت دارد؛ اینکه فرد بتواند مسائلش را بهراحتی با پدر، مادر و اعضای خانواده خود در میان بگذارد. پیوندهای بینفردی میتواند سلامتی را ارتقا دهد. این پیوندها باعث میشود شخص به دلیل داشتناسترس آسیب نبیند، در برابر بیماریها کمتر آسیبپذیر باشد و رژیمهای درمانی خود را رعایت کند. حمایت اجتماعی از بسیاری جهات نوعی مساعدت در کنار آمدن است. برای مثال، ویلیامز و همکاران به طور متوسط ۹ سال درباره تقریباً ۱۴۰۰ نفر از بیماران مبتلا به بیماریهای شریانهای قلبی مطالعه کردند و دریافتند بیمارانی که حمایت اجتماعی بیشتری دارند، به طور معناداری مرگومیر کمتری داشتند. برای مثال، ازدواج کرده بودند و میتوانستند مسائل خود را با همسرانشان بازگو کنند. این رابطه حتی پس از کنترل متغیرهای جمعیتشناختی و عوامل خطر پزشکی همچنان برقرار بود. این مطالعه و دیگر مطالعات نشان میدهد حمایت اجتماعی میتواند در برابر پیامدهای ناگوار بهداشتی نقش حائل را داشته باشد. بررسیها پیوند غیرخطی بین سن، بهزیستی ذهنی و فرایندهای بین فردی را بیان میکنند که شامل حمایت اجتماعی و تعارض اجتماعی میشود. در این مطالعه برای اندازهگیری بهزیستی روانشناختی از مقیاس رضایت از زندگی استفاده شده است. تحلیل رگرسیون غیرخطی روند معناداری بین سن و رضایت از زندگی نشان میدهد. جوانان در مقایسه با میانسالان رضایت کمتری از زندگی دارند. سالمندان نیز در مقایسه با میانسالان بیشتر از زندگی رضایت دارند. همچنین نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد تعاملات بینفردی منفی پیشبینیکننده مهمی برای بهزیستی در میانسالی و سالمندی هستند. پژوهشها نشان دادهاند گستردگی شبکههای اجتماعی، حمایتهای اجتماعی، تنهایی و نظم زندگی به صورت پایداری با جنبههایی از توانایی شناختی در افراد مسن همراه بوده است.تنهایی کمتر و حمایت اجتماعی بیشتر به طرز چشمگیری با توانایی شناختی بهتر سالمندان ارتباط دارد. همچنین زندگی به تنهایی با حمایت اجتماعی کم، سرعت پردازش اطلاعات را نیز کم میکند. این ارتباطات تا حدودی و نه به طور کامل از نشانههای افسردگی هستند؛ اگرچه برای گرفتن نتیجه علّی نیاز به تحقیقات طولی است. به این ترتیب توسعه مداخلات به منظور کاهش اثر تنهایی و انزوای اجتماعی، افزایش حمایت اجتماعی را پیشنهاد میکند. حمایت اجتماعی علاوه بر اینکه به افزایش رضایت از زندگی در سالمندان کمک میکند، باعث افزایش بهزیستی نیز میشود. تحت شرایط فشارزا و پراسترس حمایت اجتماعی نقش تعدیلکننده و محافظ در مقابل آثار زیانآور فشار را از طریق رساندن حمایت عاطفی و اطلاعاتی تقویت میکنند. این حمایت ممکن است علائم و بیماریهای روانشناختی و جسمی را کمتر کند. تحقیقات نشان دادهاند حمایت عاطفی بیشترین تأثیر را در زندگی سالمندان دارد. گراچا اسگلهادو و همکاران در تحقیق خود با عنوان «تأثیر حمایت اجتماعی بر سلامت روان و بهزیستی روانشناختی در سالمندان» به این نتیجه رسیدند افرادی که حمایت اجتماعی زیادی را درک کرده بودند، سطح بهزیستی روانشناختی بالاتر و سلامت روان بهتری داشتند. در پژوهش دیگری سهم منابع مقابله و الگوهای مقابله با استرس در میان افراد مسن در پی افت عملکرد و سلامت بررسی شده است. نتایج نشان داده است منابع مقابله خودکارآمدی و حمایت اجتماعی و الگوی مقابله فعال سالمندی موفق را پیشبینی میکنند. پژوهش دیگری نشان میدهد خودکارآمدی، استرس ادراکشده و سن، مقابله مسئلهمدار را پیشبینی میکنند. همچنین نتایج تأیید کردند سبک مقابله هیجانمدار با افزایش سن به طور معناداری تغییر میکند. حل مسئله در درجه اول به احساس خودکارآمدی برای حل مسئله برمیگردد و سپس مقابله مسئلهمحور با افزایش سن افزایش پیدا میکند. سالمندی زمان آسیبپذیری خاص برای بیمارهای مزمن همایند است. در این سن بهزیستی روانشناختی کاهش مییابد و این کاهش ممکن است خطر ابتلا به بیماری را تحت تأثیر قرار دهد. کاهش در بهزیستی باعث قرارگرفتن افراد در سطوح بهداشتی پایینتر و آسیب جسمی و روانی بیشتر میشود. به این ترتیب اگر سالمندان قصد دارند در زندگی خود به رشد و بهزیستی برسند، باید راههای مهار یا مقابله کارآمد استرس را در خود پرورش دهند تا به کاهش بیماریهای جسمی و روانی خود کمک کنند و علاوه بر این، برای کنترل مسائل زندگیشان از دیگران کمک بخواهند؛ حتی در سیستم ایمنی بدن نیز سلولهای کمکرسان وجود دارند و به جای سرزنش خود یا عوامل دیگر، مسئولیتها و کنترل اوضاع را با دیگران تقسیم میکنند. با افزایش امید به زندگی و افزایش سریع جمعیت سالمند، مطالعات مربوط به سالمندی ضروری و برای سیاستگذاری های جدید اقتصادی، حمایتی و سلامت جسم و روان لازم است. با توجه به اهمیت عوامل اجتماعی تأثیرگذار بر سلامت و شیوههای کارآمد مدیریت استرس، هدف از این پژوهش پیشبینی رابطه بهزیستی روانشناختی با مؤلفههای مختلف توان مدیریت استرس و حمایت اجتماعی به منظور بررسی موارد ذکرشده در سالمندان نمونه بررسیشده است. از نتایج این مطالعه میتوان برای طراحی آموزشهای مناسب به منظور مدیریت استرس وارده بر سالمندان، برنامهریزی و سیاستگذاری مناسب برای افزایش حمایت اجتماعی سالمندان و بالطبع ارتقای بهزیستی روانشناختی سالمندان استفاده کرد.
“