دورانی که قرار است زمان آسایش و آرامش بعد از سالیان طولانی کار و تلاش باشد.
گرچه پیریم از جوانان جهان دلخوش تریم
با نگرانی خاصی که دلیل آن را نمیداند از خواب بیدار میشود، هنوز اندکی گیج و منگ است و نمیداند چرا دلشورهای عجیب به جانش افتاده است. طبق عادت همیشگی به ساعت دیواری نگاه میکند. کمی به ساعت ۹ صبح مانده است. دلشورهاش تشدید میشود: “خواب ماندم. خیلی دیر شده.” نیمخیز میشود که از رختخواب برخیزد اما حالا که گیجی خواب شبانه از سرش پریده، ناگهان به یاد میآورد که دیگر لازم نیست صبح زود از خواب بیدار شود. او از امروز دیگر شاغل نیست و بازنشستگی او شده است. اما هنوز دلشوره لعنتی دست از سرش برنمیدارد: “حالا باید با این روزها و شبهای طولانی چه کنم؟!”
این تصویر، شاید حکایت حال و روز خیلی از ما در آغاز دوران بازنشتسگی باشد. دورانی که قرار است زمان آسایش و آرامش بعد از سالیان طولانی کار و تلاش باشد اما برای افرادی که بدون هر گونه عاقبتاندیشی و آیندهنگری به این مقطع از عمر خود میرسند، آغاز دغدغه و نگرانی است.
نظام بازنشستگی که میتوان به نوعی آن را تدبیر دنیای مدرن برای تامین معیشت افراد در دوران سالمندی و کهولت دانست، در واقع جایگزین امروزین تدابیر مختلفی است که در سالیان دور از سوی اقشار مختلف مردم به کار گرفته میشد تا سلامت و معیشت دوران سالمندی آنان را تضمین کند. تدابیری که گاه در شکل امید به برخورداری از حمایت فرزندان متعدد شکل میگرفت و گاه به پشتوانه پساندازهای فردی و داراییهای منقول و غیرمنقولی که فرد در دوران کار و تلاش، برای فردای خود و خانوادهاش تدارک میدید.
بازنشستگی، میتواند به شما که سالیان سال هر روز در ساعت مشخصی از خواب بیدار شده و عازم محل کار شدهاید، در طول روز در محل کار، وظایف مشخصی را به عهده داشتهاید و شبها هم خسته و کوفته به خانه برگشته و بدون داشتن فرصتی برای لذت بردن از معاشرت و همنشینی با همسر و فرزندانتان، زود به رختخواب رفتهاید تا فردا دوباره همین چرخه را تکرار کنید، احساس آزادی و رهایی بدهد و گاه هم ممکن است شما را با دغدغههای متنوع و متفاوتی مواجه سازد و تفاوت این دو حالت در این است که شما در دوران اشتغال، چطور برای دوران بازنشستگی برنامهریزی کردهاید و نگاه شما به زندگی چگونه است؟ روزها و هفتهها و ماههای ابتدایی بازنشستگی – حتی اگر مشکل مالی هم نداشته باشید – میتواند بسیار دشوار باشد بهویژه برای افرادی که تعادل و توازن خوبی میان کار و زندگیشان در زمان اشتغال نداشتهاند.
حتی اگر دغدغه مالی نداشته و مستمری بازنشستگی مناسب و مکفی داشته باشید، برای افرادی که در دوران اشتغال، خلاقیت و ابتکار خود را سرکوب و عادت کردهاند که به شکلی افراطی، تنها مطیع دستورات کارفرما یا پیرو قوانین و مقررات بعضا خشک و بیروح باشند، عادت کردن به اینکه دیگر کسی و رویهای نیست که به آنان بگوید در طول روز چه باید بکنند، بسیار دشوار است. پس اگر بازنشستهاید و در حال خواندن این مطلب، به شما توصیه میکنیم سعی کنید با تغییر نگاهتان، از زندگی خود در این دوران – با وجود همه مشکلات مالی احتمالی و در حد توان و مقدوراتتان – بیشتر لذت ببرید و اگر در آستانه بازنشستگی هستید، برای گذارن زندگی در این ایام، از هماکنون برنامه داشته باشید.
آنچه ما در این سایت برای شما گرد آوردهایم، پیشنهادهایی برای بازنشستگان و افراد در آستانه بازنشستگی برای ارتقای کیفیت زندگی در این دوران – با در نظر داشتن شرایط خاص بازنشستگان و دوران بازنشستگی در ایران و البته توجه به دغدغههای مالی عموم بازنشستگان – است که امیدواریم به کارتان بیاید و همراهی با ما را به سایران هم پیشنهاد دهید.
بازنشستگی در گذر تاریخ بگذارید کمی در صفحات تقویم به عقب برگردیم و ببینیم تعریف بازنشستگی چیست و از چه زمانی مورد توجه نسل بشر قرار گرفته است. ما ایرانیان عموما عادت داریم تاریخ شروع همه چیز را به خودمان نسبت دهیم که البته با توجه به سابقه تاریخی تمدن ایرانی، چندان هم ادعای گزافی نیست. اما به گواه اسناد تاریخی و از جمله الواح تاریخی کشفشده در تختجمشید، گویا در این زمینه ما واقعا در جهان پیشتاز بودهایم. نوشتههای حک شده بر الواح تاریخی مکشوفه از تختجمشید حکایت از آن دارد که نوعی سیستم بیمه اجتماعی و تامیناجتماعی در زمان ساخت این بنای عظیم تاریخی در مورد کارگران و استادکاران شاغل در این بنا، وجود داشته است بهگونهایکه کارگران شاغل در ساخت این بنا، نه آنگونه که در آن ایام در جهان مرسوم بود، از بردگان بیجیره و مواجب، بلکه حقوقبگیر بودهاند و سیستم ثبت و ضبط معینی برای محاسبه حقوق و پرداخت به آنان وجود داشته است؛ همچنین زنان کارگر پس از زایمان، پنج ماه تمام از کار معاف بوده و در این مدت بخشی از حقوق خود را دریافت میکردهاند؛ در مدت اشتغال، خوراک، پوشاک و مسکن کارگران به عهده حکومت بوده است و حتی کارگران در مواقع بیماری، حوادث و صدمات جسمی، تحت درمان قرار میگرفتهاند.
در “دانشنامه جهان اسلام” نیز اینگونه روایت شده که در تشکیلات اداری و نظامی هخامنشیان، نوعی از حمایتهای اجتماعی برای مستخدمان دولت و نظامیان تعریف شده بود و هر صاحبمنصب اداری و نظامی، چون به سن کهولت میرسید، مستمری ویژهای متناسب با شان و جایگاه خود در دربار دریافت میکرد. همچنین آنگونه که در این دانشنامه آمده است در دوره خلفای عباسی نیز از محل وجوه بیتالمال، به کسانی که در جنگها ناقصالعضو میشدند یا خانواده افرادی که حین خدمت دولتی در میگذشتند، مقرری ماهیانه پرداخت میشد. اینگونه حمایتها البته تنها مختص افراد خاص و صاحبمنصبان و درباریان بوده و شمولیت عام نداشته است.
نخستین حمایتهای اجتماعی ویژه شاغلان اما از سوابق تاریخی حمایتهای اجتماعی ویژه مستخدمان دولت که بگذریم، بازنشستگی بهگونه مرسوم و متداول کنونی، پدیدهای نسبتا نوظهور در جهان و نیز در ایران است که شکلگیری آن را میتوان به پس از وقوع انقلاب صنعتی و پیگیریهای جمعی کارگران برای بهرهمندی از مواهب تولید صنعتی و نیز رویکرد برخی صاحبان سرمایه به جلب هرچه بیشتر همراهی و همکاری نیروهای کار نسبت داد. شواهد تاریخی حکایت از آن دارند که در سال ۱۸۶۹ میلادی، برای نخستین بار در جهان، قانونی در انگلستان وضع شد که به موجب آن به مقامات سیاسی پس از مدت معینی خدمت، حقوق بازنشستگی تعلق می گرفت. بازنشستگی به شکل گسترده و برای همه شاغلان نیز برای نخستین بار از نوامبر ۱۸۸۱ ابتدا در آلمان، قانومند شد و به سرعت در سایر کشورهای دنیا نیز اجرایی گردید. در ایران، پس از آنکه مظفرالدین شاه قاجار در ۱۳ مرداد ۱۲۸۵ شمسی، ناچار به امضای فرمان مشروطیت تن داد و مجلس شورای ملی تشکیل شد، این مجلس در نخستین دوره فعالیت خود و پیش از به توپ بسته شدن توسط لیاخوف روسی و آغاز دوره موسوم به استبداد صغیر، قانونی تحت عنوان “قانون وظایف” در سال ۱۲۸۷ به تصویب رساند که مقرر میکرد برای وراث ارباب حقوق دیوانی یعنی عائله کارمندان متوفای دولت حقوق برقرار شود. طبق این قانون پدر، مادر، عیال و اولاد و نوادگانی که تحتتکفل مستخدم متوفی بودند جمعاً از نصف حقوق ماهانه کارمند استفاده میکردند و سهم اثاث از حقوق وظیفه، معادل نصف سهم ذکور تعیین شده بود. هرچند از آنجا که در قانون مذکور برای زمان حیات کارمند و دوران سالخوردگی یا ازکارافتادگی او فکری نشده بود و تنها وراث وی از حمایت اجتماعی برخوردار میگردیدند، نمیتوان آن را قانونی جامع در زمینه تامین کارکنان دولت دانست، اما به هر حال سنگ بنای نخستین حمایتهای اجتماعی ویژه شاغلان در سطح محدود و البته تنها برای کارمندان و به تعبیر دیگر مستخدمان دولت بود. به این ترتیب ۲۲ آذر سال ۱۳۰۱ را میتوان روز پیدایش نظام بازنشستگی در ایران دانست چرا که نخستین قانونگذاری در زمینه تامیناجتماعی کارکنان دولت در این تاریخ و بهمنظور حمایت از کارکنان دولت و وراث آنان در برابر پیری و ازکارافتادگی و فوت صورت گرفت و برای نخستین بار پرداخت حقوق بازنشستگی به کارکنان دولت را منظور کرد. پس از آن قوانین دیگری وضع شد که به موجب آنها حقوق بازنشستگی به عموم کارکنان لشگری و کشوری تعلق گرفت و در سال ۱۳۲۸ نیز اولین قانون کار به تصویب رسید و با تاسیس صندوقی به نام “صندوق تعاون و بیمه کارگری” پرداخت مستمری بازنشستگی به کارگران نیز رسمیت قانونی یافت.
تعریف بازنشستگی آنگونه که در کتب مرجع آمده؛ در واژهشناسی زبان فارسی، بازنشسته و بازنشستن به معنی برکنار رفتن از کار و خدمت و حتی گوشهگیری تعریف شده و بازنشسته به کسی گفته میشود که به علت کهولت سن و پیری یا به علل دیگر از کار، کنار برود و از حقوق بازنشستگی استفاده کند اما حداقل در چند دهه اخیر و با افزایش سن امید به زندگی و پیشرفتهای حاصل شده در زمینههایی چون علوم پزشکی و بهداشت و تغذیه، بازنشستگی الزاما به معنای پیری و گوشهگیری نیست و افرادی که به سن بازنشستگی میرسند، سالهایی طولانی برای زندگی در پیش رو دارند که اگر دغدغه مالی مانع نشود، میتواند فرصتی مناسب برای لذت بردن از سالهای باقیمانده عمر و تجربههایی نو باشد که در دوران اشتغال، فرصت و بستر مناسب برای پرداختن به آنها وجود نداشته است.
در واقع شاید بتوان با تلفیق استانداردها، قوانین و مقررات رایج در کشورهای مختلف جهان، “تامیناجتماعی” در مفهوم کلان آن و به عنوان تدابیری هدفمند برای ارتقای سطح رفاه عمومی و فردی را یکی از وظایف اصلی دولتها در جهان مدرن دانست که یکی از حوزههای اصلی خدماتی که زیرعنوان کلی “تامیناجتماعی” از آنها یاد میشود، تدابیر و اقدامات مربوط به بازنشستگی است. در این معنا، بازنشستگی را میتوان به معنای پایان دوره کار منظم و سازمانیافته افراد (به سبب رسیدن به شرایط سنی و سابقه بیمهپردازی تعریفشده) و استفاده افراد از مستمری بازنشستگی پرداختی از سوی دولتها یا سازمانها و صندوقهای بازنشستگی برای تامین معیشت تعریف کرد.
بازنشستگی در قانون اساسی در کشور ما، موضوع بازنشستگی در اصل ۲۹ قانون اساسی به عنوان یکی از تکالیف حکومت، مورد توجه قرار گرفته که منابع مالی آن با مشارکت ذینفعان تامین میشود. برای اجرای این اصل از قانون اساسی، در کنار صندوقهای بزرگی چون سازمان تامیناجتماعی، صندوق بازنشستگی کشوری و سازمان تامیناجتماعی نیروهای مسلح که بیشترین تعداد بیمهشدگان و بازنشستگان را تحت پوشش دارند، بالغ بر ۱۵ صندوق کوچک دیگر مانند صندوق بازنشستگی بانکها، صندوق بازنشستگی نفت، صندوق بازنشستگی صدا و سیما، صندوق بازنشستگی شهرداری و … در حال فعالیت هستند که متاسفانه آمارهای عملکردی و تحلیلهای عملکردی کارشناسی، حکایت از آن دارد که حال و روز نظام بازنشستگی کشور و صندوق های فعال در این حوزه، چندان مساعد نیست و بسیاری از این صندوقها به تعبیری “زیر چادر اکسیژن” و به مدد اقدامات درمانی و مساعدت دولت به “زندگی نباتی” خود ادامه میدهند!
درباره چالشهای نظام بازنشستگی ایران و دلایلی که موجب وضعیت نگران کننده صندوق های بازنشستگی کشور شده است، در این وب سایت و در قالب مطالب، یادداشت و گزارشهای تحلیلی بسیار خواهیم نوشت، اما در اینجا قصد نگران کردن شما را نداریم. تجربیات مختلف و متعدد بازنشستگان موفق که در دوران بازنشستگی، توانستهاند به توفیقات چشمگیری در عرصه های هنری، فرهنگی، اجتماعی و حتی اقتصادی دست یابند یا حداقل دوران بازنشستگی شادی برای خود و خانواده شان خلق کرده اند، نشان می دهد که این دوران الزاما دوران گوشه گیری، افسردگی، انزوا، هجوم بیماری های مختلف و دست و پنجه نرم کردن با مشکلات و دغدغههای مالی نیست و همه چیز در این زمینه، به خود شما و نگاه و تلاش شما بستگی دارد.
ما در این وبسایت قصد داریم با مرور تجربیات مختلف و با نگاهی به دستاوردها، شکستها و توفیقات بازنشستگان و بررسی نمونههای جهانی و کشوری، در حد توانمان و منطبق بر شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور، راههایی اجرایی و عملیاتی برای لذت بردن از زندگی در دوران بازنشستگی به شما معرفی کنیم و در این راه نیازمند همراهی، همدلی و همکاری همه شما هستیم و امیدواریم ما را سنگ صبور خود بدانید و برای ما از تجربیات مختلف خود، از ناکامیها و کامیابیها، از شکستها و پیروزیها و از لحظات تلخ و شیرین دوران بازنشستگی بگویید.
دست همه شما همراهان گرامی را به گرمی میفشاریم.
این تصویر، شاید حکایت حال و روز خیلی از ما در آغاز دوران بازنشتسگی باشد. دورانی که قرار است زمان آسایش و آرامش بعد از سالیان طولانی کار و تلاش باشد اما برای افرادی که بدون هر گونه عاقبتاندیشی و آیندهنگری به این مقطع از عمر خود میرسند، آغاز دغدغه و نگرانی است.
نظام بازنشستگی که میتوان به نوعی آن را تدبیر دنیای مدرن برای تامین معیشت افراد در دوران سالمندی و کهولت دانست، در واقع جایگزین امروزین تدابیر مختلفی است که در سالیان دور از سوی اقشار مختلف مردم به کار گرفته میشد تا سلامت و معیشت دوران سالمندی آنان را تضمین کند. تدابیری که گاه در شکل امید به برخورداری از حمایت فرزندان متعدد شکل میگرفت و گاه به پشتوانه پساندازهای فردی و داراییهای منقول و غیرمنقولی که فرد در دوران کار و تلاش، برای فردای خود و خانوادهاش تدارک میدید.
بازنشستگی، میتواند به شما که سالیان سال هر روز در ساعت مشخصی از خواب بیدار شده و عازم محل کار شدهاید، در طول روز در محل کار، وظایف مشخصی را به عهده داشتهاید و شبها هم خسته و کوفته به خانه برگشته و بدون داشتن فرصتی برای لذت بردن از معاشرت و همنشینی با همسر و فرزندانتان، زود به رختخواب رفتهاید تا فردا دوباره همین چرخه را تکرار کنید، احساس آزادی و رهایی بدهد و گاه هم ممکن است شما را با دغدغههای متنوع و متفاوتی مواجه سازد و تفاوت این دو حالت در این است که شما در دوران اشتغال، چطور برای دوران بازنشستگی برنامهریزی کردهاید و نگاه شما به زندگی چگونه است؟ روزها و هفتهها و ماههای ابتدایی بازنشستگی – حتی اگر مشکل مالی هم نداشته باشید – میتواند بسیار دشوار باشد بهویژه برای افرادی که تعادل و توازن خوبی میان کار و زندگیشان در زمان اشتغال نداشتهاند.
حتی اگر دغدغه مالی نداشته و مستمری بازنشستگی مناسب و مکفی داشته باشید، برای افرادی که در دوران اشتغال، خلاقیت و ابتکار خود را سرکوب و عادت کردهاند که به شکلی افراطی، تنها مطیع دستورات کارفرما یا پیرو قوانین و مقررات بعضا خشک و بیروح باشند، عادت کردن به اینکه دیگر کسی و رویهای نیست که به آنان بگوید در طول روز چه باید بکنند، بسیار دشوار است. پس اگر بازنشستهاید و در حال خواندن این مطلب، به شما توصیه میکنیم سعی کنید با تغییر نگاهتان، از زندگی خود در این دوران – با وجود همه مشکلات مالی احتمالی و در حد توان و مقدوراتتان – بیشتر لذت ببرید و اگر در آستانه بازنشستگی هستید، برای گذارن زندگی در این ایام، از هماکنون برنامه داشته باشید.
آنچه ما در این سایت برای شما گرد آوردهایم، پیشنهادهایی برای بازنشستگان و افراد در آستانه بازنشستگی برای ارتقای کیفیت زندگی در این دوران – با در نظر داشتن شرایط خاص بازنشستگان و دوران بازنشستگی در ایران و البته توجه به دغدغههای مالی عموم بازنشستگان – است که امیدواریم به کارتان بیاید و همراهی با ما را به سایران هم پیشنهاد دهید.
بازنشستگی در گذر تاریخ بگذارید کمی در صفحات تقویم به عقب برگردیم و ببینیم تعریف بازنشستگی چیست و از چه زمانی مورد توجه نسل بشر قرار گرفته است. ما ایرانیان عموما عادت داریم تاریخ شروع همه چیز را به خودمان نسبت دهیم که البته با توجه به سابقه تاریخی تمدن ایرانی، چندان هم ادعای گزافی نیست. اما به گواه اسناد تاریخی و از جمله الواح تاریخی کشفشده در تختجمشید، گویا در این زمینه ما واقعا در جهان پیشتاز بودهایم. نوشتههای حک شده بر الواح تاریخی مکشوفه از تختجمشید حکایت از آن دارد که نوعی سیستم بیمه اجتماعی و تامیناجتماعی در زمان ساخت این بنای عظیم تاریخی در مورد کارگران و استادکاران شاغل در این بنا، وجود داشته است بهگونهایکه کارگران شاغل در ساخت این بنا، نه آنگونه که در آن ایام در جهان مرسوم بود، از بردگان بیجیره و مواجب، بلکه حقوقبگیر بودهاند و سیستم ثبت و ضبط معینی برای محاسبه حقوق و پرداخت به آنان وجود داشته است؛ همچنین زنان کارگر پس از زایمان، پنج ماه تمام از کار معاف بوده و در این مدت بخشی از حقوق خود را دریافت میکردهاند؛ در مدت اشتغال، خوراک، پوشاک و مسکن کارگران به عهده حکومت بوده است و حتی کارگران در مواقع بیماری، حوادث و صدمات جسمی، تحت درمان قرار میگرفتهاند.
در “دانشنامه جهان اسلام” نیز اینگونه روایت شده که در تشکیلات اداری و نظامی هخامنشیان، نوعی از حمایتهای اجتماعی برای مستخدمان دولت و نظامیان تعریف شده بود و هر صاحبمنصب اداری و نظامی، چون به سن کهولت میرسید، مستمری ویژهای متناسب با شان و جایگاه خود در دربار دریافت میکرد. همچنین آنگونه که در این دانشنامه آمده است در دوره خلفای عباسی نیز از محل وجوه بیتالمال، به کسانی که در جنگها ناقصالعضو میشدند یا خانواده افرادی که حین خدمت دولتی در میگذشتند، مقرری ماهیانه پرداخت میشد. اینگونه حمایتها البته تنها مختص افراد خاص و صاحبمنصبان و درباریان بوده و شمولیت عام نداشته است.
نخستین حمایتهای اجتماعی ویژه شاغلان اما از سوابق تاریخی حمایتهای اجتماعی ویژه مستخدمان دولت که بگذریم، بازنشستگی بهگونه مرسوم و متداول کنونی، پدیدهای نسبتا نوظهور در جهان و نیز در ایران است که شکلگیری آن را میتوان به پس از وقوع انقلاب صنعتی و پیگیریهای جمعی کارگران برای بهرهمندی از مواهب تولید صنعتی و نیز رویکرد برخی صاحبان سرمایه به جلب هرچه بیشتر همراهی و همکاری نیروهای کار نسبت داد. شواهد تاریخی حکایت از آن دارند که در سال ۱۸۶۹ میلادی، برای نخستین بار در جهان، قانونی در انگلستان وضع شد که به موجب آن به مقامات سیاسی پس از مدت معینی خدمت، حقوق بازنشستگی تعلق می گرفت. بازنشستگی به شکل گسترده و برای همه شاغلان نیز برای نخستین بار از نوامبر ۱۸۸۱ ابتدا در آلمان، قانومند شد و به سرعت در سایر کشورهای دنیا نیز اجرایی گردید. در ایران، پس از آنکه مظفرالدین شاه قاجار در ۱۳ مرداد ۱۲۸۵ شمسی، ناچار به امضای فرمان مشروطیت تن داد و مجلس شورای ملی تشکیل شد، این مجلس در نخستین دوره فعالیت خود و پیش از به توپ بسته شدن توسط لیاخوف روسی و آغاز دوره موسوم به استبداد صغیر، قانونی تحت عنوان “قانون وظایف” در سال ۱۲۸۷ به تصویب رساند که مقرر میکرد برای وراث ارباب حقوق دیوانی یعنی عائله کارمندان متوفای دولت حقوق برقرار شود. طبق این قانون پدر، مادر، عیال و اولاد و نوادگانی که تحتتکفل مستخدم متوفی بودند جمعاً از نصف حقوق ماهانه کارمند استفاده میکردند و سهم اثاث از حقوق وظیفه، معادل نصف سهم ذکور تعیین شده بود. هرچند از آنجا که در قانون مذکور برای زمان حیات کارمند و دوران سالخوردگی یا ازکارافتادگی او فکری نشده بود و تنها وراث وی از حمایت اجتماعی برخوردار میگردیدند، نمیتوان آن را قانونی جامع در زمینه تامین کارکنان دولت دانست، اما به هر حال سنگ بنای نخستین حمایتهای اجتماعی ویژه شاغلان در سطح محدود و البته تنها برای کارمندان و به تعبیر دیگر مستخدمان دولت بود. به این ترتیب ۲۲ آذر سال ۱۳۰۱ را میتوان روز پیدایش نظام بازنشستگی در ایران دانست چرا که نخستین قانونگذاری در زمینه تامیناجتماعی کارکنان دولت در این تاریخ و بهمنظور حمایت از کارکنان دولت و وراث آنان در برابر پیری و ازکارافتادگی و فوت صورت گرفت و برای نخستین بار پرداخت حقوق بازنشستگی به کارکنان دولت را منظور کرد. پس از آن قوانین دیگری وضع شد که به موجب آنها حقوق بازنشستگی به عموم کارکنان لشگری و کشوری تعلق گرفت و در سال ۱۳۲۸ نیز اولین قانون کار به تصویب رسید و با تاسیس صندوقی به نام “صندوق تعاون و بیمه کارگری” پرداخت مستمری بازنشستگی به کارگران نیز رسمیت قانونی یافت.
تعریف بازنشستگی آنگونه که در کتب مرجع آمده؛ در واژهشناسی زبان فارسی، بازنشسته و بازنشستن به معنی برکنار رفتن از کار و خدمت و حتی گوشهگیری تعریف شده و بازنشسته به کسی گفته میشود که به علت کهولت سن و پیری یا به علل دیگر از کار، کنار برود و از حقوق بازنشستگی استفاده کند اما حداقل در چند دهه اخیر و با افزایش سن امید به زندگی و پیشرفتهای حاصل شده در زمینههایی چون علوم پزشکی و بهداشت و تغذیه، بازنشستگی الزاما به معنای پیری و گوشهگیری نیست و افرادی که به سن بازنشستگی میرسند، سالهایی طولانی برای زندگی در پیش رو دارند که اگر دغدغه مالی مانع نشود، میتواند فرصتی مناسب برای لذت بردن از سالهای باقیمانده عمر و تجربههایی نو باشد که در دوران اشتغال، فرصت و بستر مناسب برای پرداختن به آنها وجود نداشته است.
در واقع شاید بتوان با تلفیق استانداردها، قوانین و مقررات رایج در کشورهای مختلف جهان، “تامیناجتماعی” در مفهوم کلان آن و به عنوان تدابیری هدفمند برای ارتقای سطح رفاه عمومی و فردی را یکی از وظایف اصلی دولتها در جهان مدرن دانست که یکی از حوزههای اصلی خدماتی که زیرعنوان کلی “تامیناجتماعی” از آنها یاد میشود، تدابیر و اقدامات مربوط به بازنشستگی است. در این معنا، بازنشستگی را میتوان به معنای پایان دوره کار منظم و سازمانیافته افراد (به سبب رسیدن به شرایط سنی و سابقه بیمهپردازی تعریفشده) و استفاده افراد از مستمری بازنشستگی پرداختی از سوی دولتها یا سازمانها و صندوقهای بازنشستگی برای تامین معیشت تعریف کرد.
بازنشستگی در قانون اساسی در کشور ما، موضوع بازنشستگی در اصل ۲۹ قانون اساسی به عنوان یکی از تکالیف حکومت، مورد توجه قرار گرفته که منابع مالی آن با مشارکت ذینفعان تامین میشود. برای اجرای این اصل از قانون اساسی، در کنار صندوقهای بزرگی چون سازمان تامیناجتماعی، صندوق بازنشستگی کشوری و سازمان تامیناجتماعی نیروهای مسلح که بیشترین تعداد بیمهشدگان و بازنشستگان را تحت پوشش دارند، بالغ بر ۱۵ صندوق کوچک دیگر مانند صندوق بازنشستگی بانکها، صندوق بازنشستگی نفت، صندوق بازنشستگی صدا و سیما، صندوق بازنشستگی شهرداری و … در حال فعالیت هستند که متاسفانه آمارهای عملکردی و تحلیلهای عملکردی کارشناسی، حکایت از آن دارد که حال و روز نظام بازنشستگی کشور و صندوق های فعال در این حوزه، چندان مساعد نیست و بسیاری از این صندوقها به تعبیری “زیر چادر اکسیژن” و به مدد اقدامات درمانی و مساعدت دولت به “زندگی نباتی” خود ادامه میدهند!
درباره چالشهای نظام بازنشستگی ایران و دلایلی که موجب وضعیت نگران کننده صندوق های بازنشستگی کشور شده است، در این وب سایت و در قالب مطالب، یادداشت و گزارشهای تحلیلی بسیار خواهیم نوشت، اما در اینجا قصد نگران کردن شما را نداریم. تجربیات مختلف و متعدد بازنشستگان موفق که در دوران بازنشستگی، توانستهاند به توفیقات چشمگیری در عرصه های هنری، فرهنگی، اجتماعی و حتی اقتصادی دست یابند یا حداقل دوران بازنشستگی شادی برای خود و خانواده شان خلق کرده اند، نشان می دهد که این دوران الزاما دوران گوشه گیری، افسردگی، انزوا، هجوم بیماری های مختلف و دست و پنجه نرم کردن با مشکلات و دغدغههای مالی نیست و همه چیز در این زمینه، به خود شما و نگاه و تلاش شما بستگی دارد.
ما در این وبسایت قصد داریم با مرور تجربیات مختلف و با نگاهی به دستاوردها، شکستها و توفیقات بازنشستگان و بررسی نمونههای جهانی و کشوری، در حد توانمان و منطبق بر شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور، راههایی اجرایی و عملیاتی برای لذت بردن از زندگی در دوران بازنشستگی به شما معرفی کنیم و در این راه نیازمند همراهی، همدلی و همکاری همه شما هستیم و امیدواریم ما را سنگ صبور خود بدانید و برای ما از تجربیات مختلف خود، از ناکامیها و کامیابیها، از شکستها و پیروزیها و از لحظات تلخ و شیرین دوران بازنشستگی بگویید.
دست همه شما همراهان گرامی را به گرمی میفشاریم.
“